انسان پس از طی دوران طفولیت و نوجوانی به مرحله ای سرشار از احساس ، که همان جوانی است پا می گذارد . دورانی که یک جوان توانائیهای مختلفی را در خود می بیند و صلاحیت انجام امور مهم را نیز ، در خود حس می کند . طبیعتاً هر انسانی بنابر شرایط و موقعیت های متفاوت ، از تربیت متفاوتی هم برخوردار بوده است . لذا بسته به این تفاوتها ، خواسته ها و نیازهای افراد هم مختلف است .
چنانچه والدین فرزندان خود را به گونه ای تربیت کنند که به طور معمول از کمبودی برخوردار نباشند ، معمولاً در دوران حساس جوانی ، کمتر دچار انحرافات مختلف اخلاقی می شوند . اما گاهی محبت های افراطی والدین و در اختیار داشتن امکانات رفاهی بسیار و یا از طرفی کمبود محبت والدین نسبت به فرزندان و عدم توجه به آموزش هنجارها و رفتارهای اجتماعی مهم ، مانند مسئولیت پذیری یا مسئله مشارکت در انجام امور فردی و اجتماعی ، ممکن است فرزندان را به افرادی ناتوان در جامعه تبدیل کند .