دکتر محمد زاهدی اصل از اساتید روانشناسی اجتماعی عنوان کرد:
آفتاب: مسئله اجتماعی بسترساز آسیب اجتماعی است، مثلاً طلاق یا افزایش سن ازدواج، تجرد یا بیکاری لزوماً آسیب اجتماعی نیست، اما یک مسئله اجتماعی است. در مواردی، مددکار به زوج پیشنهاد میکند، طلاق بگیرد، چون یک راه نجات است. اما طلاق میتواند زمینهساز گرفتاری های دیگر مثل فرار بچه ها از خانه، ناسازگاری اجتماعی، تکدی گری، توزیع مواد مخدر، سرقت های کودکانه و غیره باشد، اما مسئله اجتماعی و آسیب اجتماعی را باید از هم تفکیک کرد.
به گزارش خبرنگار سرویس اجتماعی آفتاب به نقل از سایت سازمان بهزیستی ، دکتر زاهدی اصل گفت : «مسئله اجتماعی بسترساز آسیب اجتماعی است، مثلاً طلاق یا افزایش سن ازدواج، تجرد یا بیکاری لزوماً آسیب اجتماعی نیست، اما یک مسئله اجتماعی است. در مواردی، مددکار به زوج پیشنهاد میکند، طلاق بگیرد، چون یک راه نجات است. اما طلاق میتواند زمینهساز گرفتاری های دیگر مثل فرار بچه ها از خانه، ناسازگاری اجتماعی، تکدی گری، توزیع مواد مخدر، سرقت های کودکانه و غیره باشد، اما مسئله اجتماعی و آسیب اجتماعی را باید از هم تفکیک کرد».
وی با ارائه این مقدمه به مبحث آسیب های اجتماعی پرداخت و گفت: «متأسفانه باید گفت در حال حاضر، انواع آسیب های اجتماعی را در جامعه داریم، برخی معتقدند که در قرن 21، آسیب های اجتماعی برای جوامع انسانی اجتناب ناپذیر است اما باید یادمان باشد که جامعه ما، اسلامی است و خیلی با جامعه جهانی قابل مقایسه نیست و نباید از این راه وضعیت خودمان را توجیه کنیم».
اعتیاد
دکتر زاهدی اصل با اشاره به اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی گفت: «ایران یک هزار کیلومتر مرز مشترک با مرکز تولید مواد مخدر دارد و کانال ارتباطی افغانستان با جهان کشور ماست، هر چقدر هم که وضعیت کنترل شود، اگر حتی یک درصد از چند درصد تن مواد مخدری که ترانزیت می شود، در کشور ما رسوب کند، مصیبت به وجود می آورد. چه بخواهیم و چه نخواهیم این وضعیت وجود دارد و تنها راه فرار این است که شرایطی در کشور به وجود بیاید که خواهان مواد مخدر وجود نداشته باشد تا تقاضای آن به حداقل برسد».
خشونت
این استاد روانشناسی یکی دیگر از آسیب های اجتماعی را خشونت دانست و افزود: «خشونت های خانگی و اجتماعی به فراوانی دیده می شود، مردم نسبت به هم نامهربان شده اند و تحمل و گذشتشان به حداقل رسیده است. مردم در رفت و آمدهای عادی خود نیز بی قراری می کنند و آستانه تحملشان به حداقل رسیده است. در حالی که در فرهنگمان تعارفات عجیب و غریبی وجود دارد، در حال حاضر در خیابان ها می بینیم که هیچ اثری از این فرهنگ باقی نمانده است».
بزهکاری
دکتر زاهدی اصل به بزهکاری نیز به عنوان یک آسیب اجتماعی دیگر اشاره کرد و گفت: «میانگین سنی بزهکاران 25 سال است و این خیلی دردآور است. این میانگین سنی نشان دهنده این است که این بچه ها بعد از پیروزی انقلاب به دنیا آمده اند، باید به این موضوع پرداخت که چه وضعیتی به وجود آمده که نسل دوم انقلاب، چنین شرایطی یافته است؟ چرا فرار از خانه زیاد شده است؟ چرا بچه های معصوم، فرار را بر قرار ترجیح می دهند؟ در حالی که قانون اساسی کشورمان تأکید کرده که نهاد خانواده باید انسجام داشته باشد».
وضعیت طلاق در ایران
دکتر زاهدی اصل به آمار طلاق نیز اشاره کرد و افزود: «از هر پنج ازدواج، یک طلاق ثبت می شود، چرا تجرد در جامعه افزایش یافته؟ اگرچه آدم هایی که مجرد زندگی می کنند، لزوماً آدم های فاسدی نیستند، اما باید به این نکته توجه کنیم، افرادی که به شکل مجرد زندگی می کنند جرأت و جسارت تشکیل زندگی مشترک را ندارند و این امکان آسیب را زیاد می کند».
وی در بررسی این موضوع گفت:«جوان نمی تواند تشکیل زندگی بدهد چون اشتغال و درآمد مناسب دارد و بیکاری منشأ بسیاری از آسیب های اجتماعی است ،حضرت علی (ع) می فرمایند از دست بیکار، هر کاری بر می آید».
این استاد دانشگاه تأکید کرد که سرآمار و ارقام دعوا نکنیم، بلکه با واقعیت های موجود جامعه کنار بیاییم.وی به عنوان مثال به روستاها اشاره کرد و افزود: «بعد از پیروزی انقلاب در روستاها کارهای زیادی انجام شده است، راهسازی انجام شده، برق و آب فراهم شده مدرسه و درمانگاه ساخته شده اما هیچکدام از اینها نتوانسته جلوی مهاجرت از روستاها را بگیرد، چون اشتغال موجود در روستاها برایشان کفایت نمی کند، اغلب مردم روستا، شش ماه کار میکند و شش ماه بیکار هستند، اگر 50 درصد سرمایه گذاری که در روستاها انجام شد، صرف ایجاد اشتغال در روستاها می شد، با این سیل مهاجرت به شهرها مواجه نبودیم ».
مهاجرت و حاشیه نشینی
دکتر زاهدی اصل ماجرای مهاجرت را در همین جا خاتمه یافته نمی داند و می گوید: «متأسفانه این جمعیت مهاجر اغلب در حاشیه شهرها ساکن می شوند، چون نه از لحاظ اقتصادی و نه از لحاظ فرهنگی نمی توانند جذب مرکز شهرها شوند. به این خاطر انواع حلبی آبادها و حصیرآبادها در حاشیه شهرها به وجود می آید ».
وی با تأکید بر اینکه لزوماً همه حاشیه شهرها آسیب زا نیست، گفت: اما حاشیه شهرها از پتانسیل تخریب بالایی برخوردار است .
خودکشی و خودسوزی
این استاد دانشگاه به آسیب دیگری مثل خودکشی اشاره کرد و در این باره نیز گفت: «آمار خودکشی و خودسوزی در دختران اخیراً نگران کننده شده است، این سئوال قابل طرح است که چرا برای دختران خود فضایی ایجاد کنیم که دست به خودسوزی بزند و این را راه نجات خود بداند؟».
وی تأکید کرد: «وضعیت موجود اجتماعی کشور زیبنده جامعه ما نیست چون ما نه فقیر فرهنگی هستیم، نه فقیر اقتصادی ».
تبعات اجتماعی جنگ بر جامعه ایران
دکتر زاهدی اصل در پاسخ به این سئوال که «آیا شرایط اجتماعی موجود ما نتیجه جنگ و تبعات اقتصادی، اجتماعی پس از آن نیست،» گفت: جنگ یک بلای خانمانسوز است که هشت سال به کشورمان تحمیل شد اما جنگ سال 67 تمام شد و از آن تاریخ 19 سال گذشته است. جنگ را هم همین مردم، با همدلی و احساس مسئولیت اداره کردند ولی الان این پارامترهای مثبت وجود ندارد، چرا؟ اگر الان حادثه ای در خیابان ببینیم، جرأت نمی کنیم واردش شویم چون می دانیم که گرفتار می شویم».
وی در مورد علت اصلی ایجاد چنین وضعیتی گفت: «منبع خاصی را نمی توانیم به عنوان مقصر قلمداد کنیم، همه مقصرند، قوانین، دولتمردان، مردم، نهادها و غیره».
شرایط کشور : دوره گذار
دکتر زاهدی اصل در مورد شرایط گذار کشور از جامعه سنتی به مدرن نیز گفت: «نمی توانیم با عنوان دوره گذار نیز شرایط کشور را توجیه کنیم. در سال های 65-60 با بالاترین نرخ رشد جمعیت مواجه بودیم. الان آن جمعیت به 25-18 سالگی رسیده که دانشگاه، کار و مسکن می خواهند. تا 10 سال دیگر با انبوه فوق لیسانس و دکترای بیکار مواجه هستیم که در دانشگاه نه مهارت زندگی را یاد گرفته و نه معلومات علمی و درستی فراگرفته است و این خودبسترساز انواع آسیب های اجتماعی است. در مواجهه با بزهکاری با جوان بدبخت برخورد می شود در صورتی که باید بدانیم او علت نیست بلکه خود معلول است» .
وی با یادآوری یکی از سخنرانی های خود در سال های گذشته گفت: «من از سال های پیش گفتم که دهه 80، دهه بحران است چون با رشد انبوه جمعیتی مواجه هستیم که زندگی، خانه، شغل، فراغت، تفریح و غیره میخواهد و همه اینها هم حق اوست. اما ما با توجه به درآمد انبوه نفتی و غیرنفتی و درآمدی که داریم نمی توانیم نیازهای او را برآورده کنیم، کشور ما مشل اقتصادی ندارد، بلکه در تدبیر و اعمال مدیریت بهینه مشکل دارد.وقتی برای جوان تفریح سالم ایجاد نکنیم او به سمت تفریحات ناسالم می رود، وقتی محدودش می کنیم سر از زیرزمین ها و خانههای تیمی و غیره در می آورد».
علل و عوامل ایجاد آسیب های اجتماعی
دکتر زاهدی اصل در پاسخ به این سئوال که«علل و عوامل اصلی ایجاد این آسیب ها چیست؟» یکی از علت های اصلی آن را مسائل اقتصادی دانست و افزود: «با برنامه ریزی دقیق می توان موانع اقتصادی را برطرف کرد. اما علل اجتماعی را نباید نادیده گرفت. فقدان سرمایه اجتماعی و یا تقلیل رفتن آن از علل ایجاد آسیب های اجتماعی است».
وی به این ضرب المثل که "خیلی زرنگی مواظب کلاه خودت باش تا باد نبرد" اشاره کرد و گفت: «این حرف در ذهن تک تک ما ایجاد شده که تنها به رفاه و منافع خودمان فکر کنیم. در صورتی که قبلاً اینگونه نبوده است ».
فقر فرهنگی
دکتر زاهدی اصل فقر عوامل فرهنگی را هم پر رنگ دانست و افزود: «دین اسلامی دین مداراست، پیامبر اسلام، پیامبر رحمت است، فرهنگ ما نیز فرهنگ غنی ایثار، محبت، صفا و صمیمیت است. علاوه بر فرهنگ اسلامی، در فرهنگ ایرانی نیز جز این ها نیامده است، مگر پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک غیر از این می گوید. این فرهنگ اسلامی و ایرانی با این ویژگی های مثبت باید از ابتدایی ترین سطح در کتاب ها و زندگی تک تک ما وارد شود».
بحران هویت جوانان
این استاد در بخش دیگری از صحبت هایش به بحران هویت جوانان نیز اشاره کرد و گفت: «جوان ما بین خانواده، مدرسه و جامعه سرگردان است، خود ما بسترساز این بحران هویت هستیم، از نوجوان 16 ساله چه انتظاری داریم وقتی در این فضاهای متناقض قرار می گیرد ».
راه حل رفع آسیب های اجتماعی
وی آسیب های اجتماعی را مثل یک زخم دانست که اگر آن را از جریان هوا دور نگهداریم، آلوده و عمیقتر میشود.این استاد دانشگاه راهحل رفع آسیبهای اجتماعی را کار کردن بدون حب و بغض دانست و گفت: «که نمیتوانیم روی آسیبهای اجتماعی سرپوش بگذاریم بلکه باید توان علمی خود را بکار بگیریم و علل آن را بشناسیم، سپس ارائه طریق کنیم».
به گزارش خبرنگار سرویس اجتماعی آفتاب به نقل از سایت سازمان بهزیستی ، دکتر زاهدی اصل گفت : «مسئله اجتماعی بسترساز آسیب اجتماعی است، مثلاً طلاق یا افزایش سن ازدواج، تجرد یا بیکاری لزوماً آسیب اجتماعی نیست، اما یک مسئله اجتماعی است. در مواردی، مددکار به زوج پیشنهاد میکند، طلاق بگیرد، چون یک راه نجات است. اما طلاق میتواند زمینهساز گرفتاری های دیگر مثل فرار بچه ها از خانه، ناسازگاری اجتماعی، تکدی گری، توزیع مواد مخدر، سرقت های کودکانه و غیره باشد، اما مسئله اجتماعی و آسیب اجتماعی را باید از هم تفکیک کرد».
وی با ارائه این مقدمه به مبحث آسیب های اجتماعی پرداخت و گفت: «متأسفانه باید گفت در حال حاضر، انواع آسیب های اجتماعی را در جامعه داریم، برخی معتقدند که در قرن 21، آسیب های اجتماعی برای جوامع انسانی اجتناب ناپذیر است اما باید یادمان باشد که جامعه ما، اسلامی است و خیلی با جامعه جهانی قابل مقایسه نیست و نباید از این راه وضعیت خودمان را توجیه کنیم».
اعتیاد
دکتر زاهدی اصل با اشاره به اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی گفت: «ایران یک هزار کیلومتر مرز مشترک با مرکز تولید مواد مخدر دارد و کانال ارتباطی افغانستان با جهان کشور ماست، هر چقدر هم که وضعیت کنترل شود، اگر حتی یک درصد از چند درصد تن مواد مخدری که ترانزیت می شود، در کشور ما رسوب کند، مصیبت به وجود می آورد. چه بخواهیم و چه نخواهیم این وضعیت وجود دارد و تنها راه فرار این است که شرایطی در کشور به وجود بیاید که خواهان مواد مخدر وجود نداشته باشد تا تقاضای آن به حداقل برسد».
خشونت
این استاد روانشناسی یکی دیگر از آسیب های اجتماعی را خشونت دانست و افزود: «خشونت های خانگی و اجتماعی به فراوانی دیده می شود، مردم نسبت به هم نامهربان شده اند و تحمل و گذشتشان به حداقل رسیده است. مردم در رفت و آمدهای عادی خود نیز بی قراری می کنند و آستانه تحملشان به حداقل رسیده است. در حالی که در فرهنگمان تعارفات عجیب و غریبی وجود دارد، در حال حاضر در خیابان ها می بینیم که هیچ اثری از این فرهنگ باقی نمانده است».
بزهکاری
دکتر زاهدی اصل به بزهکاری نیز به عنوان یک آسیب اجتماعی دیگر اشاره کرد و گفت: «میانگین سنی بزهکاران 25 سال است و این خیلی دردآور است. این میانگین سنی نشان دهنده این است که این بچه ها بعد از پیروزی انقلاب به دنیا آمده اند، باید به این موضوع پرداخت که چه وضعیتی به وجود آمده که نسل دوم انقلاب، چنین شرایطی یافته است؟ چرا فرار از خانه زیاد شده است؟ چرا بچه های معصوم، فرار را بر قرار ترجیح می دهند؟ در حالی که قانون اساسی کشورمان تأکید کرده که نهاد خانواده باید انسجام داشته باشد».
وضعیت طلاق در ایران
دکتر زاهدی اصل به آمار طلاق نیز اشاره کرد و افزود: «از هر پنج ازدواج، یک طلاق ثبت می شود، چرا تجرد در جامعه افزایش یافته؟ اگرچه آدم هایی که مجرد زندگی می کنند، لزوماً آدم های فاسدی نیستند، اما باید به این نکته توجه کنیم، افرادی که به شکل مجرد زندگی می کنند جرأت و جسارت تشکیل زندگی مشترک را ندارند و این امکان آسیب را زیاد می کند».
وی در بررسی این موضوع گفت:«جوان نمی تواند تشکیل زندگی بدهد چون اشتغال و درآمد مناسب دارد و بیکاری منشأ بسیاری از آسیب های اجتماعی است ،حضرت علی (ع) می فرمایند از دست بیکار، هر کاری بر می آید».
این استاد دانشگاه تأکید کرد که سرآمار و ارقام دعوا نکنیم، بلکه با واقعیت های موجود جامعه کنار بیاییم.وی به عنوان مثال به روستاها اشاره کرد و افزود: «بعد از پیروزی انقلاب در روستاها کارهای زیادی انجام شده است، راهسازی انجام شده، برق و آب فراهم شده مدرسه و درمانگاه ساخته شده اما هیچکدام از اینها نتوانسته جلوی مهاجرت از روستاها را بگیرد، چون اشتغال موجود در روستاها برایشان کفایت نمی کند، اغلب مردم روستا، شش ماه کار میکند و شش ماه بیکار هستند، اگر 50 درصد سرمایه گذاری که در روستاها انجام شد، صرف ایجاد اشتغال در روستاها می شد، با این سیل مهاجرت به شهرها مواجه نبودیم ».
مهاجرت و حاشیه نشینی
دکتر زاهدی اصل ماجرای مهاجرت را در همین جا خاتمه یافته نمی داند و می گوید: «متأسفانه این جمعیت مهاجر اغلب در حاشیه شهرها ساکن می شوند، چون نه از لحاظ اقتصادی و نه از لحاظ فرهنگی نمی توانند جذب مرکز شهرها شوند. به این خاطر انواع حلبی آبادها و حصیرآبادها در حاشیه شهرها به وجود می آید ».
وی با تأکید بر اینکه لزوماً همه حاشیه شهرها آسیب زا نیست، گفت: اما حاشیه شهرها از پتانسیل تخریب بالایی برخوردار است .
خودکشی و خودسوزی
این استاد دانشگاه به آسیب دیگری مثل خودکشی اشاره کرد و در این باره نیز گفت: «آمار خودکشی و خودسوزی در دختران اخیراً نگران کننده شده است، این سئوال قابل طرح است که چرا برای دختران خود فضایی ایجاد کنیم که دست به خودسوزی بزند و این را راه نجات خود بداند؟».
وی تأکید کرد: «وضعیت موجود اجتماعی کشور زیبنده جامعه ما نیست چون ما نه فقیر فرهنگی هستیم، نه فقیر اقتصادی ».
تبعات اجتماعی جنگ بر جامعه ایران
دکتر زاهدی اصل در پاسخ به این سئوال که «آیا شرایط اجتماعی موجود ما نتیجه جنگ و تبعات اقتصادی، اجتماعی پس از آن نیست،» گفت: جنگ یک بلای خانمانسوز است که هشت سال به کشورمان تحمیل شد اما جنگ سال 67 تمام شد و از آن تاریخ 19 سال گذشته است. جنگ را هم همین مردم، با همدلی و احساس مسئولیت اداره کردند ولی الان این پارامترهای مثبت وجود ندارد، چرا؟ اگر الان حادثه ای در خیابان ببینیم، جرأت نمی کنیم واردش شویم چون می دانیم که گرفتار می شویم».
وی در مورد علت اصلی ایجاد چنین وضعیتی گفت: «منبع خاصی را نمی توانیم به عنوان مقصر قلمداد کنیم، همه مقصرند، قوانین، دولتمردان، مردم، نهادها و غیره».
شرایط کشور : دوره گذار
دکتر زاهدی اصل در مورد شرایط گذار کشور از جامعه سنتی به مدرن نیز گفت: «نمی توانیم با عنوان دوره گذار نیز شرایط کشور را توجیه کنیم. در سال های 65-60 با بالاترین نرخ رشد جمعیت مواجه بودیم. الان آن جمعیت به 25-18 سالگی رسیده که دانشگاه، کار و مسکن می خواهند. تا 10 سال دیگر با انبوه فوق لیسانس و دکترای بیکار مواجه هستیم که در دانشگاه نه مهارت زندگی را یاد گرفته و نه معلومات علمی و درستی فراگرفته است و این خودبسترساز انواع آسیب های اجتماعی است. در مواجهه با بزهکاری با جوان بدبخت برخورد می شود در صورتی که باید بدانیم او علت نیست بلکه خود معلول است» .
وی با یادآوری یکی از سخنرانی های خود در سال های گذشته گفت: «من از سال های پیش گفتم که دهه 80، دهه بحران است چون با رشد انبوه جمعیتی مواجه هستیم که زندگی، خانه، شغل، فراغت، تفریح و غیره میخواهد و همه اینها هم حق اوست. اما ما با توجه به درآمد انبوه نفتی و غیرنفتی و درآمدی که داریم نمی توانیم نیازهای او را برآورده کنیم، کشور ما مشل اقتصادی ندارد، بلکه در تدبیر و اعمال مدیریت بهینه مشکل دارد.وقتی برای جوان تفریح سالم ایجاد نکنیم او به سمت تفریحات ناسالم می رود، وقتی محدودش می کنیم سر از زیرزمین ها و خانههای تیمی و غیره در می آورد».
علل و عوامل ایجاد آسیب های اجتماعی
دکتر زاهدی اصل در پاسخ به این سئوال که«علل و عوامل اصلی ایجاد این آسیب ها چیست؟» یکی از علت های اصلی آن را مسائل اقتصادی دانست و افزود: «با برنامه ریزی دقیق می توان موانع اقتصادی را برطرف کرد. اما علل اجتماعی را نباید نادیده گرفت. فقدان سرمایه اجتماعی و یا تقلیل رفتن آن از علل ایجاد آسیب های اجتماعی است».
وی به این ضرب المثل که "خیلی زرنگی مواظب کلاه خودت باش تا باد نبرد" اشاره کرد و گفت: «این حرف در ذهن تک تک ما ایجاد شده که تنها به رفاه و منافع خودمان فکر کنیم. در صورتی که قبلاً اینگونه نبوده است ».
فقر فرهنگی
دکتر زاهدی اصل فقر عوامل فرهنگی را هم پر رنگ دانست و افزود: «دین اسلامی دین مداراست، پیامبر اسلام، پیامبر رحمت است، فرهنگ ما نیز فرهنگ غنی ایثار، محبت، صفا و صمیمیت است. علاوه بر فرهنگ اسلامی، در فرهنگ ایرانی نیز جز این ها نیامده است، مگر پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک غیر از این می گوید. این فرهنگ اسلامی و ایرانی با این ویژگی های مثبت باید از ابتدایی ترین سطح در کتاب ها و زندگی تک تک ما وارد شود».
بحران هویت جوانان
این استاد در بخش دیگری از صحبت هایش به بحران هویت جوانان نیز اشاره کرد و گفت: «جوان ما بین خانواده، مدرسه و جامعه سرگردان است، خود ما بسترساز این بحران هویت هستیم، از نوجوان 16 ساله چه انتظاری داریم وقتی در این فضاهای متناقض قرار می گیرد ».
راه حل رفع آسیب های اجتماعی
وی آسیب های اجتماعی را مثل یک زخم دانست که اگر آن را از جریان هوا دور نگهداریم، آلوده و عمیقتر میشود.این استاد دانشگاه راهحل رفع آسیبهای اجتماعی را کار کردن بدون حب و بغض دانست و گفت: «که نمیتوانیم روی آسیبهای اجتماعی سرپوش بگذاریم بلکه باید توان علمی خود را بکار بگیریم و علل آن را بشناسیم، سپس ارائه طریق کنیم».