طلاق به نظر کلمه ای است ساده اما پشت آن دنیا دنیا حرف نهفته دارد. وقتی خانواده ای متلاشی می شود، همه اعضای آن از نوزاد تا بزرگسال آسیب می بینند. محال است بتوانید کاری کنید بچه ها آسیب نبینند اما اگر تلاش کنید و درست رفتار کردن را بیاموزید، می توانید میزان آسیب را به کمترین حد برسانید.
اینکه چطور باید این کار را انجام دهید، روشی به نظر ساده اما دشوار دارد چون همه رفتار و گفتار شما باید به این سمت سوق یابد که بچه ها مطمئن باشند در وقوع این اتفاق بی تقصیرند و درست است که نمی توانند کاری انجام دهند که تصمیم شما عوض شود اما مهم تر از همه این است که رابطه فرزند با مادر و پدرش خونی و همیشگی است.
این رابطه مثل رابطه همسران نیست که قراردادی باشد و با یک توافق و برگه شروع شود و همان طور به پایان برسد. پدر و مادر همیشه و هر جای دنیا باشند، مال او و تکیه گاهش هستند و دوستش دارند.
هر چقدر شما مانند دو فرد بزرگسال عاقل و منطقی آگاهانه تر عمل کنید، کودک کمتر آسیب می بیند. به هیچ وجه نباید به خود و خانواده تان اجازه دهید به طرف مقابل که روزی همسر شما بوده، توهین شود زیرا او هنوز والد فرزند شماست و فحاشی و توهین به او زمینه ساز تخریب تصویر ذهنی فرزندتان از مادر یا پدرش خواهد بود.
اگر این تصویر در ذهن او بد باشد، در همانند سازی، الگوبرداری (بچه ها از والد هم جنس می آموزند) و شکل گیری حس اعتماد و رفتار با جنس مخالف و همسر (بچه ها از والد غیرهم جنس می آموزند) دچار مشکل خواهد شد. از همسر سابقتان با احترام و نیکی یاد کنید؛ نه به خاطر اینکه خوب بوده، فقط برای اینکه فرزندتان بیشتر آسیب نبیند.
به بچه ها صریح و روشن بگویید: «من و پدرت عاشق هم شدیم، با هم عروسی کردیم و همیشه سعی کردیم مشکلاتمان را حل کنیم اما حالا مسایلی داریم که نمی توانیم حلش کنیم و تصمیم گرفتیم دیگر زیر یک سقف زندگی نکنیم. این جدایی به هیچ وجه ربطی به تو و رفتارهایت ندارد و کاملا جدا از درسخوان بودن، بی ادبی یا مودب بودن تو است. از این به بعد هم تا ابد مامان و بابای تو هستیم و به خاطر تو حاضریم در جشن تولدت یا روزی که تو بخواهی در یک محل خاص هر دو در کنارت باشیم.»
حتی در مواردی که پدر خانواده معتاد است یا یکی از والدین بیمار روان پزشکی دارد، تاکید می شود که به بچه نگویید پدر یا مادرت چنین و چنان است. حتی وقتی بچه ها به خاطر بدرفتاری آن والد بیمار آزرده یا تنبیه شده اند باید به جای بدگویی بگوییم: «او تو را در این دنیا بیش از هر چیزی دوست دارد اما چون بیمار است این رفتار را با تو داشته.»
اگر فرزندتان بزرگ تر است و درک بهتری دارد بگویید: «هر بیماری یک علامتی دارد مثل تب، استفراغ و... علامت بیماری پدر یا مادر تو هم تغییر اخلاق و رفتارهایی بوده که دیدی.» متاسفانه بیشترین آسیبی که این بچه ها می بینند از بدگویی خانواده طرف مقابل است. او مرتب تهدید می شود که اگر چنین کنی می فرستمت پیش بابات یا مامانت.
به او دائم طعنه می زنند که مثل پدر یا مادرت هستی و این تصویر ذهنی او را از والدین خراب می کند و حس پدرم، مادرم بد است پس من بد هستم به او می دهد. بسیاری از بچه ها را با رفتارهای مخربی مانند آسیب به خود نزد من آورده اند که بعد از چند جلسه تازه معلوم شده این کودک آسیب خورده از طلاق والدین است.
برایم جالب و در عین حال تلخ است که تک والد همراه کودک آنقدر طلاق را عادی می داند که در شرح حال کودک ذکر نمی کند چنین آسیبی به او رسانده اند. نباید بچه ها را از خانه، دلبستگی ها و اسباب بازی هایی که داشته دور و ناگهان همه این جدایی را به او تحمیل کرد.
حتی اگر در خانه مادربزرگ، پدربزرگ می ماند باید بخشی از وسایل او را در اتاقی یا گوشه ای جای دهند تا حس اعتماد و امنیت پیدا کند و به او حس اینکه تو مهمی و اینجا به تو تعلق دارد، بدهند.
درباره بچه های زیر 5 سال که درک و کلام درستی ندارند (مورد سوال مادربزرگ برای نوه 3 ساله) بهتر است با کودک صحبت نکنید. همین که او همراه شما و مادرش در شهری دیگر است و گفته اید پدر مسافرت است، کافی است اما به او وعده ندهید و منتظرش نگذارید.
بگویید: «بابا فعلا فقط ماهی یک بار به دیدن ما می آید. او تو را دوست دارد.» اصلا در حضور بچه از پدر او یا خانواده پدری حرف نزنید و بدگویی نکنید. کودک در هر محیطی که باشد باید قوانین یکسان حکمفرما باشد.
همان طور که نزد پدر، مادر یا مادربزرگ هر شب قبل از خواب باید مسواک بزند، دیگر قوانین هم لازم الاجراست و بابت مقید بودن به آن پاداش می گیرد و باید بداند زیر پا گذاشتن آن تنبیه و محدودیت برایش خواهدداشت. والدین باید اطلاعات لازم درباره قوانین تربیتی را به هم بدهند حتی اگر تماس تلفنی برایشان سخت است می توانند به هم ایمیل بزنند یا به طریقی مشکلات کودک و قوانین را با هم بررسی کنند که یکسان باشد و هر کسی ساز خود را در مقابل یک رفتار واحد نزند.
دکتر میترا حکیم شوشتری
منبع:روزنامه سلامت