پس از تحمل سال ها آزار و اذیت و خشونت از طرف شوهرم بالاخره 3 سال پیش از او جدا شدم. در طول چند سال زندگی مشترک، کمترین بدرفتاری او نعره کشیدن و شکستن ظروف بوده....
او بارها مرا کتک زده بود و البته همیشه بعد از انجام چنین رفتارهایی عذرخواهی می کرد و می گفت عاشق من و بچه هاست! این را هم باید بگویم که شوهرم هیچ وقت با فرزندان مان بدرفتاری نمی کرد ولی فضای خانه همیشه متشنج و پر از خشونت بود. مشکلی که حالا گریبانگیرم شده، ناهنجاری های رفتاری و مشکلات روحی و رفتاری 2 فرزند 15 و 17 ساله من است.
دختر 15 ساله ام بیشتر شب ها کابوس می بیند و با اضطراب شدیدی از خواب بیدار می شود. پسرم هم جوانی بسیار خشن شده و درست مثل پدرش پرخاشگری می کند. حتی او نسبت به نامزدش همان رفتارهای ناهنجار شوهرم را بروز می دهد.
خشونت خانگی، هر نوع بدرفتاری فیزیکی، جنسی یا حتی سوءاستفاده از احساسات و عواطف را شامل می شود. کودکانی که شاهد چنین برخوردهای خشنی از طرف پدر یا مادر خود هستند، اغلب دچار مشکلات رفتاری و احساسی بیشتری نسبت به سایر بچه ها خواهند شد. فرزندان این خانواده ها همیشه نوعی ترس و وحشت درون خود دارند که مسلما روی همه ابعاد زندگی آنها هم تاثیر می گذارد. برخلاف تصور عموم، کودکی که شاهد خشونت پدر و مادرش علیه یکدیگر باشد آسیب روانی بیشتری نسبت به کودکی که خودش مورد بدرفتاری قرار گرفته، متحمل خواهد شد.
آثار روانی خشونت خانگی در کوتاه مدت
تاثیری که از این رفتارهای ناهنجار روی کودکان مختلف به جا می ماند با یکدیگر متفاوت است و به علل گوناگونی هم بستگی دارد؛ از جمله: سن، جنس و تیپ شخصیتی کودک و نیز میزان وابستگی او به خانواده.
در زیر به چند مورد از شایع ترین آثار نامطلوب رشد در چنین محیطی اشاره شده است: مقصر دانستن خود برای بروز این رفتارهای خشونت بار، مشکلات مربوط به خواب از جمله کابوس های شبانه، بازگشت به رفتارهای مربوط به سنین پایین تر از خود مثلا مکیدن انگشت شست یا شب ادراری، اضطراب یا ترش همیشگی و مشهود در همه موقعیت ها، بروز رفتارهای خشن و وحشیانه، دوری گزیدن از بقیه مردم، اعمال خشونت با حیوانات، ابتلا به بیماری های جسمی وابسته به اضطراب مثل سردرد یا دل درد، بروز مشکلات تکلمی مثلا لکنت زبان و رو آوردن به الکل و مواد مخدر (این مورد بیشتر در نوجوانان دیده می شود).
آثار روانی خشونت خانگی در بلندمدت
وقتی در خانواده ای، افراد از یکدیگر سوءاستفاده می کنند و رابطه ای خشن و تهدید آمیز بین آنها وجود دارد، فرزندان این خانواده هیچ گاه راه صحیح مقابله با مشکلات را یاد نخواهند گرفت. هنگامی که این کودکان بزرگ می شوند و خودشان خانواده های جدیدی تشکیل می دهند در اغلب موارد سعی می کنند مسایل خود را با توسل به خشونت حل کنند. درواقع، کودکانی که در کودکی خشونت خانگی را تجربه کرده اند، در بزرگسالی هم ناخودآگاه رفتار والدین خود را تقلید می کنند و دوباره خانواده ای ناآرام و خشن خواهند داشت.
چگونه می توان جلوی خشونت خانگی را گرفت؟
مشکل خشونت خانگی هیچ گاه خود به خود حل نمی شود. امروزه تقریبا در همه کشورهای دنیا مراکز مشاوره و روان شناسی تخصصی برای کمک به کسانی که چنین مشکلاتی دارند، وجود دارد. این مراکز هم به فردی که سوءرفتار دارد و هم به فردی که مورد بدرفتاری قرار می گیرد، روش های لازم برای تغییر وضعیت را آموزش می دهند.
وقتی والدی که مورد خشونت قرار گرفته برای کمک گرفتن به روان شناس مراجعه می کند، فرزندان او هم یاد می گیرند که این وضعیت طبیعی و قابل قبول نیست. بنابراین این شیوه رفتار با دیگران برای آنها تبدیل به الگوی زندگی آینده نخواهد شد، در ضمن آنها هم مشکلات خود را با روان شناس در میان می گذارند و ناهنجاری های رفتاری کمتری را تجربه خواهند کرد.
روش های کمک به فرزندان
صحبت کردن والدین با فرزندان، بسیاری از ترس ها و اضطراب های آنها را کم می کند یا حداقل به فرزندان این اعتماد به نفس را می دهد که احساس های عذاب آور و دردناک خود را با دیگران در میان بگذارند. ایفای این نقش به عهده والدی است که مورد خشونت قرار می گیرد.
اگر اوضاع به شکلی بود که خطر جانی برای کودکان وجود داشت باید آنها به مکانی امن فرستاده شوند و حتما جلسات مشاوره برای آنها ترتیب داده شود. اما سطح فهم بچه ها چقدر است؟ تا چه حد می توان مسایل و مشکلات را برای آنها باز کرد؟ چه نوع حرف هایی برای برقراری ارتباط در چنین شرایطی مناسب هستند؟
به بچه ها بگویید در صورت بروز هر نوع اتفاقی شما پشتیبان همیشگی آنها هستید و هیچ گاه آنها را رها نمی کنید.
به فرزندان خود اطمینان بدهید که هیچ یک از زد و خوردها و بحث و جدل ها تقصیر آنها نبوده است.
به کودکان بگویید که رفتارهای خشن و سوءاستفاده از دیگران کاملا غلط و غیرطبیعی است و استفاده از این روش ها برای حل اختلاف با دیگران، کاملا احمقانه است.
بچه ها را تشویق کنید تا آنها هم با شما صحبت کنند و همه احساس های خود را برای شما توضیح بدهند.
یکی از افراد قابل اعتماد بین دوستان و آشنایان را به کودک معرفی کنید و به او یاد بدهید که در صورت بروز مشکل با او تماس بگیرد و از او کمک بخواهد.
هر از گاه به فرزندتان بگویید که چقدر دوستش دارید و او را در آغوش بگیرید.
همیشه به یاد داشته باشید که شما در مقابل حال و آینده فرزندی که به دنیا آورده اید مسوول هستید. حتی وقتی مورد سوءاستفاده و خشونت قرار گرفته اید باز هم با اتخاذ یک تصمیم درست می توانید هم خودتان و هم فرزندان تان را از این وضعیت نجات دهید. حمایت روحی و عاطفی از کودکان و مراجعه به مراکز تخصصی روان شناسی بهترین کاری است که در این شرایط از شما برمی آید.
منبع: CDC
ترجمه: دکتر نیما سیفی
منبع:روزنامه سلامت
گردآوری :گروه خانواده خوشبخت تبیان زنجان