ناهنجاری های اجتماعی که ناشی از رفتارهای مغایر با قانون، عرف و اخلاق جامعه است، هرچند در نگاه اول ریشه هایی در اقتصاد، فقر، بی سوادی، آشفتگی های خانوادگی و سایر مبانی دیگر دارد، اما کالبدشکافی بزهکاری های اجتماعی بدون عنایت به ریشه های رفتاری و روان شناختی آنها فقط مدیریت انتظامی و قضایی جامعه را در مسیر مقابله و برخورد پلیسی قرار می دهد.
امروز زندان های کشور ما دو و نیم برابر ظرفیت فیزیکی خود، انسان در خود جا داده اند. بیش از 1600 مصداق مجرمانه در قوانین ما وجود دارند که اکثریت آنها مجازاتی غیر از زندان ندارد. بر اساس پژوهش ها و مطالعات انجام شده تصور می کنم بدون ریشه یابی های رفتاری و روانی و خشکاندن اینگونه مبانی نخواهیم توانست به طور کامل و یا حتی مطلوب با جرایم مقابله کنیم.
در اولین مورد به یکی از جرایم اجتماعی که اقدام علیه اموال مردم تلقی می شود نظری می اندازیم. امیدوارم این حرکت توسط پژوهش گران مخصوصا دانشجویان رشته های علوم اجتماعی تداوم یابد.
سرقت و دزدی در شکل های مختلف همواره باعث آزارهای روانی و زیان های مادی شهروندان جامعه بوده است. از دله دزدی تا دزدی لوازم اتومبیل و خود آن، سرقت های مسلحانه و خشن همه در قالب سرقت قرار می گیرند که خطرات و ناهنجاری های اجتماعی آنها در همه زمان ها انسان را تهدید می کرده است.