به گزارش خبرنگار اجتماعی برنا، شب است ساعت از ده گذشته، خیابان کم کم خلوت میشود من هم مانند سایرین به سمت خانه میروم پشت چراغ قرمز به انتظار نشستهام دخترکی هفت، هشت ساله نظرم را جلب میکند بستهای آدامس و چند پاکت فال در دست دارد خسته عرض خیابان را طی میکند آن سوی خیابان با چند کودک همسن و سال خود به سمتی میرود. دلم میخواهد بدانم کجا شب را به صبح میرساند؟ آیا خانوادهای دارد؟ پس از رسیدن به محل زندگیش با او چه رفتاری خواهد شد؟ ازصبح با چه برخوردهایی مواجه شده است و مهمتر ازهمه آینده او چه خواهد شد؟ چرا در حالیکه بیشتر کودکان در آن وقت شب در کانون گرم خانواده و در امنیت به سر میبرند کودکانی هستند که در چنین شرایط نامطلوبی به سر برده و مسائل بزرگسالان را در کودکی تجربه میکنند؟ کودکانی که ما آنها را به نام کودک کار میشناسیم.
در تعریف کودک کار چنین آمده است هر انسان زیر 18 سال که بهمنظور کسب درآمد به فعالیت اقتصادی یا مشاغل کاذب اشتغال داشته باشد کودک کار نامیده میشود.
کودکان کار به 2 دسته تقسیم میشوند کودکانی که علیرغم داشتن خانواده به دلیل شرایط بد معیشتی ناچار به انجام کار و کمک به اقتصاد خانواده میشوند و دسته دیگر که خانوادهای نداشته و برای گذران زندگی خود ناچار به کار در خیابانها هستند اگر چه هردودسته در خیابانها در معرض انواع خشونتها و تعرضها قرار میگیرند اما گروه دوم به دلیل نداشتن خانواده بیش از گروه دیگر در معرض خطر قرار دارند .
آیا طلاق یک آسیب است؟ آیا اصطلاح شکست خورده که در جامعه ما به این افراد اطلاق میشود نابجاست یا کمابیش بجاست و قابل تامل؟ طلاق با روح و روان ما چه نوع ترکیبی ایجاد میکند که مسیر زندگیمان را عوض میکند؟ سوالات زیادی از این دست برای بررسی طلاق وجود دارد.
پیام ساده و طبیعی طلاق برای افراد این است که تو اشتباه کردی! تو انتخاب نادرستی کردی! تو... تو... تو... انگشت اتهام طلاق همیشه به فرد نشانه میرود. هیچکس با این تفکر که میدانم اشتباه میکنم، وارد زندگی مشترک نمیشود. همه ما حداقل برای زمان کوتاهی هم که شده گمان میکنیم بهترین انتخاب را کردهایم و کاملا طبیعی است که هرقدر اشتباهمان بزرگتر باشد، روزها و زمان خوشباوری، کوتاهتر شود و یأس و تاسف بیشتر و قویتر به سراغمان آید.
طلاق عاطفی، فشار عاطفی زیادی به زوجین وارد میکند. این مشکل افسردگی، اضطراب، پریشانی را برای هر یک از زوجین به بار میآورد.
از بارزترین پیامدهای اجتماعی طلاق عاطفی این است که بنیان خانواده سست شده و خیانت به همسر افزایش مییابد. گاه طلاق عاطفی بیش ازطلاق قانونی بر فرزندان تأثیرگذار است. ریشه بسیاری از آسیبهای اجتماعی از طلاق عاطفی ایجاد میشود.
در طلاق عاطفی زوجین هیچگونه حس، نشاط و درک متقابلی ندارند و در واقع به اجبار زیر یک سقف زندگی میکنند. ممکن است خانمی به دلیل فشار اقتصادی و اینکه شغل و درآمدی ندارد مجبور است با همسرش زندگی کند.
پس از تحمل سال ها آزار و اذیت و خشونت از طرف شوهرم بالاخره 3 سال پیش از او جدا شدم. در طول چند سال زندگی مشترک، کمترین بدرفتاری او نعره کشیدن و شکستن ظروف بوده....
او بارها مرا کتک زده بود و البته همیشه بعد از انجام چنین رفتارهایی عذرخواهی می کرد و می گفت عاشق من و بچه هاست! این را هم باید بگویم که شوهرم هیچ وقت با فرزندان مان بدرفتاری نمی کرد ولی فضای خانه همیشه متشنج و پر از خشونت بود. مشکلی که حالا گریبانگیرم شده، ناهنجاری های رفتاری و مشکلات روحی و رفتاری 2 فرزند 15 و 17 ساله من است.
دختر 15 ساله ام بیشتر شب ها کابوس می بیند و با اضطراب شدیدی از خواب بیدار می شود. پسرم هم جوانی بسیار خشن شده و درست مثل پدرش پرخاشگری می کند. حتی او نسبت به نامزدش همان رفتارهای ناهنجار شوهرم را بروز می دهد.
خشونت خانگی، هر نوع بدرفتاری فیزیکی، جنسی یا حتی سوءاستفاده از احساسات و عواطف را شامل می شود. کودکانی که شاهد چنین برخوردهای خشنی از طرف پدر یا مادر خود هستند، اغلب دچار مشکلات رفتاری و احساسی بیشتری نسبت به سایر بچه ها خواهند شد. فرزندان این خانواده ها همیشه نوعی ترس و وحشت درون خود دارند که مسلما روی همه ابعاد زندگی آنها هم تاثیر می گذارد. برخلاف تصور عموم، کودکی که شاهد خشونت پدر و مادرش علیه یکدیگر باشد آسیب روانی بیشتری نسبت به کودکی که خودش مورد بدرفتاری قرار گرفته، متحمل خواهد شد.
بر اساس اعلام رسمی سازمان ثبت احوال کشور هر ساعت 16طلاق در کشور به ثبت میرسد. این رقم از آنجا نگران کننده است که در سال 91 هم آمار طلاق نسبت به سال گذشته اش بیش از 7درصد رشد داشته است. بررسی آمار 10سال گذشته طلاق در کشور هم نشان میدهد که این آمار همیشه رو به افزایش بوده است. همین موضوع موجب نگرانی خانوادهها و کارشناسان شده است.
اما واقعا چه شده که خانوادههای ایرانی تا این اندازه تن به طلاق دادهاند. طلاقی که تا سالها جزو خط قرمزهای خانوادهها به حساب میآمد چرا زیاد شده است؟ ضربالمثل عروس باید با لباس سفید به خانه بخت برود و با لباس سفید برگردد انگار این روزها دیگر کشش گذشته را ندارد.
درگذشته در کشورهایی مانند ایتالیا طلاق به دلیل مخالفت کلیسا ممنوع بود اما جریان نوگرایی کار خود را کرده و تغییر بزرگی در این مقوله طلاق به وجود آورد. طلاق یکی از پروسههایی است که به صورت 100درصد ریشه کن نخواهد شد زیرا در جامعه ای که ازدواج وجود دارد باید انتظار طلاق نیز در آن وجود داشته باشد. همچنین با تغییراتی که در جامعه صورت گرفته و انگ و خطرات آن کم میشود، به طبع طلاق نیز آسان تر خواهد شد.
بروز مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی، باعث شده تا کانون خانواده در سالهای اخیر با آسیبهای مختلفی درگیر شود. در این میان تغییر الگوی زندگی، بالا رفتن توقعات جوانان، آماده نشدن زوجها برای زندگی مشترک و عشقهای خیابانی که در نهایت بعد از چند ماه منجر به طلاق میشود باعث شده تا زنگ خطر فروپاشی نظام خانواده در کشورمان به صدا در بیاد. کارشناسان بر این عقیدهاند که برای کاهش میزان طلاق در جامعه باید ابتدا عوامل اصلیای که باعث بهوجود آمدن جدایی بین زوجین می شود را شناسایی کرد و بعد به دنبال راهکار برای کاهش طلاق بود چرا که بدون آشنایی با این عوامل نمیتوان برای کاهش طلاق نسخهای پیچید.
ابتدا باید علتهای ساختاری و غیرساختاری طلاق در جامعه مورد توجه قرار بگیرد تا بتوان برای کاهش میزان طلاق در جامعه فکری کرد، به تهران امروز میگوید: علت ساختاری طلاق ریشه در تغییرات جامعه دارد که این موضوع بر روی خانواده نیز تاثیر میگذارد. از جمله این عوامل میتوان به عوامل فرهنگی، رسانه ای و مادی اشاره کرد که افراد مدام درمعرض آنها هستند و این تغییرات خود به خود به خانواده منتقل و تغییرات ساختاری را در خانواده بوجود آورده و در نهایت منجر به طلاق بین زوجین میشوند.
نهاد خانواده یکی از مقدس ترین و با ارزش ترین نهادهاست که شناخت آسیب های آن در بهسازی خانواده و جامعه تأثیر بسزایی دارد؛ زیرا کجروی های گوناگون اجتماعی ، خانوادههای نابهنجار است. فرهنگ خانواده در شخصیت افراد، و افراد در جامعه اثر می گذارند.
«خانواده هم کانون محبت و احترام است و هم مرکز انضباط و اقتدار؛ پس بیش از گروههای دیگر در کودک تأثیر می گذارد و به زودی گروه، راهنمایی او می گردد.
خانواده، گذشته از آن که نخستین گروه راهنمای کودک است، نخستین گروه عضویت او نیز است؛ لذا آسان تر و سریع تر از گروههای بعدی در شخصیت او رخنه می کند. تأثیر خانواده در شخصیت اعضای کم سال خود بسیار عمیق است.»
آخرین پست ها
آرشیو
لینک دوستان
آمار
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 4
کل بازدید : 117064
تعداد کل یاد داشت ها : 79
آخرین بازدید : 103/8/21 ساعت : 12:44 ص